موسس شرکتی که در حال ساخت جت پک های مورد استفاده در ماموریت های اورژانسی است، از رویاهایش درباره ساخت جت پک های تفریحی و مسیر پر فراز و نشیب چنین اقدامی می گوید.


 35 سال پیش، گلن مارتین به همراه دوستان دانشگاهی خود درباره آینده ماشین‌های پرنده و جت پک‌ها با هم گفتگو می کردند. روز بعد، مارتین در نیوزیلند با رجوع به کتابخانه علوم در جست و جوی یافتن پاسخ این سوال برآمد و این موضوع آغازگر تحقیقی به گستره تمام زندگی او شد. ولی مارتین امروز در شرکتی که بدین منظور تاسیس کرد و به نظر می رسید که در آستانه کسب موفقیت های بزرگی قرار دارد، نگران از دست دادن رویاهایش است.

شرکتی که وی به نام خودش – مارتین – نام گذاری کرد، اعلام نمود که اولین نمونه های آزمایشی جت پک های خود را امسال به دست مشتریان می رساند و این پیشرفتی بزرگ در فن آوری های مدرن محسوب می شود. این جت پک ها برای اهداف خاص در ماموریت های اورژانسی چون آتش نشانی ها طراحی شده بود، اما آرزوی مارتین در این طراحی و ساخت جت پک های تفریحی برای افراد معمولی نادیده گرفته شده بود.

این مخترع هم اکنون شرکتی که خود تاسیس کرده بود را ترک و می گوید که از او خواسته شده تا نام شرکت را نیز تغییر دهد.

وی در حالی که در خانه خود نشسته و می خندد، می افزاید: همه ما می دانیم که جت پک ها به چه کاری می آیند. با یک جت پک، شما دنیا را نجات می دهید و به همسر مورد علاقه خود می رسید!

جت پک ها معمولا این گونه در کتاب ها و فیلم ها به نمایش گذاشته شده اند. آن ها قسمتی از آینده آرمانشهر بشری را در طول قرن گذشته تشکیل می داده اند. شخصیت های خیالی چون باک راجرز و الرری جتسون از آن استفاده کرده اند و حتی جت پکی واقعی در بازی های المپیک 1984 در لس آنجلس جمعیت نظاره گر را متحیّر ساخت.

مارتین 56  ساله در اقیانوس جنوبی هزاران کیلومتر دور تر از هوستن بزرگ شده است اما او همچنان مسابقات فضایی را با علاقه دنبال می کرد.

وی می گوید: من هنوز نشستن در کلاس و گوش دادن به نیل آرم استرانگ وقتی قدم بر ماه می گذاشت را به خاطر می آورم و در آن موقع باور داشتم که همگی ما وقتی بزرگ می شویم ماشین های پرنده، جت پک ها و پایگاه هایی بر مریخ خواهیم داشت.

علاوه بر حضور این جت پک ها در داستان های تخیلی، آنها در دنیای واقعی نیزتاریخ پر فراز و نشیبی داشتند. کوله پشتی پرتابی “آیرواسپیس ” که در سال 1960 ساخته شد نشان داد که چنین ایده ای تحقق پذیر است. هرچند آن جت پک نمی توانست وزن زیادی را حمل کند و همچنین تنها می توانست به مدت کمتر از 30 ثانیه در هوا پرواز کند، آنهم به این دلیل که این وسیله تنها برای نمایش ساخته شده بود.

در اواسط دهه نود، 3 مرد هوستونی تصمیم گرفتند که یکی از این جت پک ها را بسازند ولی عملا آن ها از پس چنین ماموریتی بر نیامدند. آن ها به دلایل مالی از هم جدا شده و ماجراجویی آنها با یک قتل، آدم ربایی، محکومیت به زندان و وسیله ای که ناپدید شد، به پایان رسید.

پیتر کوکر، مدیر اجرایی هواپیمای مارتین، معتقد است که بهترین طرح عملی و قابل اجرا، طراحی این وسایل ، ابتدا برای ماموران در ماموریت های اورژانسی و سپس ساخت نمونه هایی برای استفاده عمومی و تفریحی  در مراحل بعدی است. وی می افزاید، هنگامی که تمام اجزا زنجیره تامین سر جایشان قرار بگیرند، تولید کننده می تواند توجه خود را به ساخت جت پک های شخصی نیزمعطوف دارد.

کوکر همجنین می افزاید: ما هم اکنون یک شرکت هوانوردی هستیم. در گذشته بیشتر رویاهای یک دانشجوی هوانوردی را دنبال می کردیم ولی شما نمی توانید بدون ورود به حوزه تجاری به هدف خود برسید.

گرچه چشم انداز گلن مارتین همچنان دست یافتنی به نظر می رسد. در این رابطه کوکر می گوید: تولید و فروش جت پک های تفریحی و با کارکرد های عمومی تر همچنان به عنوان بخشی از اهداف شرکت باقی مانده است.

ولی مارتین هنوز تردید دارد که شرکت قادر به تولید چنین محصولی باشد.

هنگامی که او تحقیقات خود را آغاز نمود، هدفش تنها ارتقا کمربند های موشکی شرکت بل بود. او می خواست جت پک هایی بسازد که بتواند شخص تنومندی مانند خودش را به سلامت بالا برده، به مدت 30  ثانیه در هوا معلق نگه داشته و در انتها به زمین بنشاند. او تصمیم داشت تا از این پروانه های محفظه دار برای این منظور بهره مند شود، کاری که نام جت پک را بی مسمی می ساخت!

در خلال دهه 1980  او در صنایع داروسازی مشغول به کار بود و در همین حین مدل هایی را در پارکینگ خانه خود می ساخت. او با تامین مالی و حمایت از دو دانشجو، از آنها برای انجام محاسبات ریاضی آن کمک گرفت. حدود سال 1997  او به یک خلبان سبک وزن برای آزمایش وسیله خود احتیاج پیدا کرد که برای این پرواز افتتاحیه از ونسا، همسر خود، کمک گرفت، پروازی که چند ثانیه ای بیش به طول نینجامید.

اصلاحات متعاقب در نهایت منجر به تولید وسیله ای شد که می توانست چند دقیقه ای در فضا معلق بماند و چرخش های کاملی را به انجام رساند. مارتین از یادداشت های برادران رایت الهام می گرفت؛ در سال 2008 او نمونه ای را به نمایشگاه هوانوردی آزمایشی در ویسکانزین برد.

او تصمیم دارد تا وسیله خود را با اجزا کاملی مانند موتور پیستونی به همراه بنزین استاندارد بسازد. او همچنین در نظر دارد این وسیله را تا حد ممکن کوچک نگه دارد تا به عنوان هواپیمای فوق سبک دسته بندی شود، رده ای از هواپیما که به صاحبان آن در آمریکا اجازه می دهد تا بدون گواهی خلبانی پرواز کنند. شاید بتوان پرواز با آن را به سادگی پرواز با چتر نجات برابر نمود، پروازی که تنها به 3 روز آموزش احتیاج دارد و در موارد اضطراری نیز از آن می توان استفاده نمود.

در حالی که مارتین برای شرکت با تجربه خود به دنبال حامیان مالی می گردد، معتقد است که کنترل او بر روی این شرکت کاهش یافته است. چرا که در حال حاضر، سرمایه گذاران، کارآفرینان در حوزه های مالی به دنبال سهم تعیین کننده مدیریتی بیشتر شرکت بوده لذا طرح هایی برای عرضه عمومی شرکت در این رابطه در دست بررسی است.

این شرکت سال گذشته در ماه فوریه در لیست بازار سهام استرالیا قرار گرفت و هم اکنون سهام عمده آن در مالکیت یک شرکت چینی است. شرکت، چیزی در حدود 180 میلیون دلار استرالیا ارزشگذاری شد که نشانگر اهمیت سرمایه گذاری در زمینه هایی چون جت پک های تجاری است.

در حالی که جهت گیری های شرکت مارتین باعث شد تا او به واقعیت فضای تجاری پی ببرد وی در عین حال مجبور به استعفا به عنوان مدیر عامل در ماه ژوئن شد. هر چند او همچنان صاحب ده درصد سهام شرکت است.

او می گوید:  من توپ راگبی را گرفتم و تا خط پایان رساندم و احساس می کنم که دیگر وقت آن است تا دیگران باقی کار ها را انجام دهند.

کوکر 60 ساله، از وقتی مدیریت این شرکت در سه سال گذشته را به عهده گرفته تعداد پرسنل آن را از 6 به 58 نفر افزایش داد.

تا اواخر سال  2016  ، او برنامه هایی برای مشتریان اولیه برای استفاده از مدل های جت پک در ماموریت های واقعی دارد در حالی که همزمان برای پیشرفت های آتی می اندیشد. این شرکت همچنین جت پک بدون سرنشینی را طراحی می کند که برای حمل و نقل اشیا مورد استفاده قرار می گیرد.

شرکت مزبور قرار دادهای اولیه ای با چند موسسه امضا نموده که از جمله آن می توان صنایع دفاعی دبی را نام برد. کوکر می گوید صنایع دفاعی دبی و دیگر موسسات در جت پک هایی که بتواند مردم را از سوانح در آسمان خراش ها نجات دهد و یا آتش را درون آن ها خاموش کند، استقبال می کنند. او می افزاید که جت پک ها می توانند بسیار بیشتر از هلی کوپتر ها به ساختمان ها نزدیک شوند به گونه ای که برخی آنها را ” قایق های نجات ساختمان های بلند مرتبه” نامیده اند.

البته هنوز مشکلاتی وجود دارد که از جمله آنها می توان از صدور مجوز از سوی مقامات هوانوردی برای این وسیله نام برد. هواپیمایی مارتین مدتها است که با موسسه هوانوردی نیوزیلند برای اضافه نمودن نام جت پک به وسایل مورد کنترل خود همکاری می کند، مسأله ای که کوکر امیدوار است تبدیل به الگویی برای دیگر کشور ها شود.

کوکر می گوید: مارتین خودش به طور رسمی درخواستی مبنی بر حذف نامش از شرکت نکرده و من هیچ درخواست غیر رسمی را نیز به خاطر نمی آورم. اگر موسس یک شرکت، درخواستی رسمی را طرح کند، هیئت مدیره تاثیرات چنین اقدامی را بر روی وجهه تجاری شرکت و بازار بررسی خواهد نمود.

و گلن مارتین اما هنوز ناامید است که این موضوع را به طور کامل بررسی نکرده است. از سوی دیگر او برای اولین بار توانسته از تعطیلات را به همراه خانواده اش لذت ببرد.

وی می گوید: جت پک ها وسایل سرگرم کننده ای هستند و برای مردم هیجان فراهم می آورند. هر کسی چنین ایده ای را دوست دارد ولی واقعیت این است که چنین موضوعی به کار پی گیر و مداومی احتیاج دارد.

این جت پک ها ممکن است بزرگ به نظر برسند ولی مارتین می گوید شما وقتی در هوا معلق هستید متوجه چنین حجمی نمی شوید. تجربه ای که او آن را شبیه خاطرات کودکی خود می داند.

مارتین در ادامه می افزاید : جت پک پشت سر شما قرار گرفته و شما آن را نمی بینید. شما تنها دستان خود را می بینید. به نظر می رسد که دستانی جادویی شما را بلند می کند و شما در حال پرواز هستید.

 


ویرایش: Hero

منبع: کلیک